دیوید لوری، یک استاد ارتباطات و رمانتیک 52 ساله 52 ساله در دانشگاه کیپ فیزیک در افریقای جنوبی پس از آپارتاید آفریقای جنوبی، رمان مهیج J. M. Coetzee را می نویسد. لوری معتقد است که برای او یک زندگی راحت، اگر تا حدودی بی وقفه، زندگی کند. او در معرض مادی و معنوی خود زندگی می کند. اگرچه موقعیت او در دانشگاه کاهش یافته است، او طبق آموزه های شایسته ای را می آموزد؛ و در حالی که سن او جذابیت خود را کاهش داده است، بارگیری هفتگی به یک فاحشه، نیازهای جنسی او را برآورده می کند. او خود را خوشحال می کند اما هنگامی که لوری یکی از دانش آموزان خود را گمراه می کند، او یک زنجیره ای از رویدادهایی را ایجاد می کند که باعث نارضایتی او می شود و او را کاملا ناراحت می کند.
خرید کتاب ننگ
جستجوی کتاب ننگ در گودریدز
معرفی کتاب ننگ از نگاه کاربران
Schadenfreude: baåÿkasä ± نار ± N شادی ã¼zã¼ntã¼sã¼n در (ما insanlä ± آیا ± میلی آمپر ± z از utandä ± حس زد) یک درجه nsanlarä ± N ã§oäÿ انجام bã¶yl حس öZellikl را قبول نمی کند خود نمی داند، خود را تاناکا ± آنها YaÅŸar ± N متاسفانه dã¼åÿã¼nce press.Good doäÿasä انسان ± ± R n در واردا mayanlar.aslä اما istemezler.ä قبول ° äÿrenã§t است چرا که در، اما ترس åÿehvet gibi.schopenhau است که توسط ± از tescillenmiåÿt ارسال hatta.ä درجه است مسلما می دلایل این چیست؟
مشاهده لینک اصلی
یک رمان درخشان، تقریبا بی عیب و نقص. من در مورد معاصر آفريقاي جنوبي بسيار زياد نمي دانم، اما آشکار است که اين کتاب، از داستان و شخصيت هاي آن در مورد وضعيت کشور، بسيار مهم است. در واقع، اگرچه یک رمان باریک است، آن زمان زیادی برای گفتن دارد. برای شروع، معنای پشت کلمات، از جمله عنوان عنوان است. همچنین حرمت زندگی (و مرگ) برای حیوانات و انسانها: رشد رو به رشد، تبدیل شدن بیش از حد، تبدیل شدن به خیلی از افراد است. لوئیس در مورد بسیاری از چیزهای خودخواهانه است، اما، همه به کوتزی اعتقاد دارند، هنوز هم (هر چند تنها در نهایت) دلسوز . لوری یکی از کسانی است که ما نمی خواهیم در زندگی واقعی بدانیم (اقدامی که او به طور کامل خود را فریب داده است، مخصوصا شگفت انگیز است) اما شاید شما متوجه شوید که او خود را از دست می دهد، چیزی است که شما ممکن است در مورد یک فرد خجالتی فکر نکنید و این خود فکر می کند.
مشاهده لینک اصلی
این باعث می شود من این کار را بکنم اما نمی توانم بیش از 3 ستاره به این کتاب بدهم. این یک کتاب زیبا نوشته شده است اما به هر دلیلی، من هرگز به شخصیت ها، به ویژه لوسی، متصل نیستم. به طور جدی. معامله او چه بود؟ او چه تلاش کرد تا انجام دهد؟ و هرگز شخصیت اصلی را درک نکردم. من ممکن است در بعضی از قسمت ها بخوابم، و من می خواهم خودم را برای آن بکشم. این خیلی خوب شروع شد، اما بعد ... آن را کنار گذاشت ... برای افرادی که این را دوست داشتند --- آرزو می کنم که من بیشتر شبیه تو بودم. این کتاب به من توصیه شد و من دوست داشتم آن را دوست دارم. نوشتن بی فایده بود و من یک فاحشه زبان هستم. من نمی دانم چه اتفاقی افتاد ...
مشاهده لینک اصلی
من علاقه زیادی به خواندن ترسناکی برای سالهای زیادی نداشتم، اما اکنون کاملا خوشحالم که من انجام دادم، به ویژه با سازگاری فیلم (که با جان ملاکوویچ شروع شد). خواندن سریع - من حدود 6 ساعت (غیرمستقیم) آن را خواندم - و بسیار روشن در پای خود. برای همه اینها، آن را با بسیاری از مسائل سیاسی، فرهنگی، نژادی و اجتماعی روبرو می کند و قطعا ارزش تحصیل در کالج یا دانشگاه را دارد. دیوید لوری استاد دانشگاهی دانشگاه فنی کیپ تاون است؛ از کلاسیک و @ communications @ بیرون رانده می شود، می تواند یک موضوع انتخاب خود را هر ساله تدریس کند. این سال، تدریس شعر رمانتیک را تدریس می کند - یک متفکر Wordsworth است و می کوشد یک کتاب را در زمان Byrons در ایتالیا بنویسد. او دو بار در 52 سالگی با یک دختر، لوسی، در سن 20 سالگی در یک مزرعه ای در کشور زندگی می کرد. او زن زنی است و زمانی که او با همکار یا کوهپیمایی توریستی از طریق آفریقای جنوبی نمی خوابید، به فاحشه ها می میرد. او خود را به عنوان بنده ائروس، برده میل، خود را سبک می کند، و معتقد است که زیبایی زنانه باید با او به اشتراک گذاشته شود. بنابراین او تعجب نمی کند، زمانی که او گمراه، در نوعی کمی وحشت زده، کثیف، مرد دانش آموز در کلاس اشعار عاشقانه خود. Shes unreceptive، اما کمی برای او را مجبور و یا مقاومت در برابر او، در حالی که او به سادگی دنبال آن flutter از شهوت او می شود زمانی که او به او نگاه می کند. به زودی رسوایی خارج می شود، و حتی سعی نمی کند کار خود را حفظ کند. او یخچال خود را خالی می کند، ماشین خود را بسته می کند و با لوسی می ماند. این جایی است که کتاب واقعا جالب است. مزرعه بر روی لانه سگ ها، تولیدات بازار و گل های بریده می پردازد، در حالی که پطروس، یک کارگر سیاهپوست معمولی و در حال حاضر با کمک زمین (لوسی خریداری شده)، دو زن و یک خانه در اثر، کمک می کند. دیوید، خسته، به کلینیک کمک می کند که در آن سگ و گربه ها رها شده و مجروح شده اند - سگ ها در طول رمان یک موضوع قدرتمند تبدیل می شوند. سپس دیوید و لوسی قربانی جنایت وحشتناک و افزایش تنش ها می شوند. دیوید پتروس مظنون به نوعی مشارکت است، در حالی که لوسی به نظر می رسد در زندگی از بین می رود. هیچ پیشرفتی در کتاب مزرعه یا دیوید وجود ندارد و رابطه بین پدر و دختر بدتر و بدتر می شود، در حالی که پتروس خانه اش را تأسیس می کند و یکی از مردانی را که مرتکب جرم شده اند، در اختیار می گذارد. دیوید شخصیتی دلسوزانه نیست، اما احساس همدردی برای او، یا شاید آن را تاسف بود. او استدلال می کند بسیار خوب است، و به خود بسیار محکم معتقد است، که شما نمی توانید کمک کند، اما توسط او توسط آنکه شما توسط او دفع می شود، به دست آمده است. و او دوست دخترش را دوست دارد، او نمیتواند او را مورد انتقاد قرار دهد. او از همه چیز خسته شده است: کارش، خانه اش (در حالی که او دور و بر پا شده و به طور کامل پاک شده)، دخترش، موهایش و نیمی از گوش، کتابش است که به اپرا تبدیل می شود که در حالی که شور و شوق وجود دارد، می رود هیچ جایی. او برای صرف وقت روزانه خود در کلینیک در مدفوع اردوگاه با کمی بخاری، نگهداری شرکت سگ و یا او را کاهش می دهد. نمی خواهم بدانم که در مورد بحث درباره تصاویر یا موضوعات یا سیاست چه می شود، اما من دوست دارم مطالعه کنم این یکی. این نیز یک نگاه جالب به زندگی در آپارتاید آفریقای جنوبی است. صحنه های قبلی در کیپ تاون می تواند در هر جایی قرار داشته باشد، در حالی که صحنه های محل لوسیس بیگانه، بیشتر از کنترل، خشن و هنوز شکننده است. مضر است. یک نبرد ناپدید شده و کدام طرف درست است؟ لوسی درباره نفرت مطلق که در چهره های سه مرد سیاه پوست که او را مورد آزار و اذیت قرار داده است، صحبت می کند، و دیوید می گوید اجدادش. آیا این درست است؟ رمان مطمئنا چنین نیست. آیا این اشتباه است؟ باز هم این رمان روشن می کند که چیزها بسیار پیچیده تر از این هستند که یک مسئله ساده درست یا غلط است که نیروهای اساسی در کار در کشور وجود دارد، همه با یکدیگر همدست شده اند، چه اتفاقی می افتد با یک زن جوان در یک حل و فصل راه دور بد است، اما نه چیز بدتر که می تواند اتفاق بیافتد. من آرزو می کنم کتاب خود را برای من برای برخی از نقل قول خوب، این یک کتاب بسیار مقرون به صرفه است. خوب، من فقط باید امیدوار باشم که شما را به خواندن آن برای خودتان تشویق کنید. اگرچه موضوع موضوع @ heavy @ است، همانطور که نوشته شده است، شما را جمع می کند و سرعت آن را خواندید، به شما این امکان را می دهد تا از انتهای دیگر بدون آسیب فرار کنید، اگر این چیزی است که می خواهید. من خودم علاقه مند به خواندن داستان های بیشتر در آفریقا هستم، و اگر شما چیزی برای توصیف Id دوست دارید آن را بشنوید.
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که من یک کودک بودم و برای اولین بار @ Apartheid @ در آفریقای جنوبی شنیده بودم، فکر کردم این باید جالبترین مکان روی زمین باشد، زیرا علامت آلمانی @ apart به معنای زیبا، دوست داشتنی، زیبا و آپارتاید ویژگی زیبا، دوست داشتنی و زیبا است . حالا من می دانم، البته، این کاملا مخالف بود، و این اصطلاح را می توان از لاتین @ partem @ (به صورت جزئی) استخراج کرد. اما جدا از جداسازی نژادی غیر قابل توصیف، نلسون ماندلا، ANC و غیره. من در واقع میدانستم که خیلی از سرزمین ها در قله امید خوب وجود دارد. این یک کتاب کوتاه است، بنابراین داستان به سرعت می گوید: پروفسور دیوید لوری 52 ساله، دو زوج، کار در دانشگاه کیپ تاون در بخش ارتباطات، آموزش شعر عاشقانه، شروع به برقراری ارتباط با یکی از دانش آموزان زنش می کند. این دانش آموز و خانواده او او را بعد از آزار و اذیت جنسی متهم کردند. دیوید شغل و شهرت خود را از دست می دهد و به مزرعه کوچک دخترش، لوسی، در سرزمین آفریقای جنوبی بازنشسته می شود. نزدیکترین شهر Salem (= صلح) نام دارد. اما صلح همان چیزی است که استاد پیدا می کند. او و دخترش باید در مورد تاثیر آپارتاید سخت راه، سال ها پس از پایان رسمی خود را یاد بگیرند. به طور رسمی، جداسازی نژادی در سال 1994 لغو شد. داستان در مدت کوتاهی پس از آن (1997) و در سال 1999 منتشر شد. I تصور می کند که این کتاب باعث ایجاد هماهنگی در کشور شده است. این جسورانه و یک کتاب مهم است. ظاهرا آن را در مورد درگیری ها، کسانی که بین سفید و سیاه، پیر و جوان، زن و مرد هستند. از لحاظ زبان این یک کتاب پیچیده نیست. تنگ آن، گفت و گو مناسب و معتبر است. آنها می گویند که در موزیک های موسیقی به عنوان یادداشت های شما بازی می کنند، حتی اگر حتی بیشتر. آنچه که من در این مورد تحت تأثیر قرار دادم، این است که چگونه نویسنده، صرف نظر از چیزهایی که دارد، مدیریت می کند تا کتاب را تنش زد. این زیردریایی تقریبا ملموس است، به ویژه در گفتگوها. واقعا محرمانه است؛ از لحاظ محتوایی این کتاب راحت نیست. درگیری بین شخصیت ها در طول و بعد از خواندن بسیار اهمیت دارد. واقعیت این است که شخصیت هایی وجود ندارد که مایل باشند 100٪ آنها را شناسایی کند. این به عنوان خواندن ساحل توصیه نمی شود، برای اینکه مطمئن شوید. برای من موضوع اصلی محدودیت است. محدودیت هایی که می خواهید بر آن غلبه کنید، اما نمی توانید و محدودیت هایی که نباید نقض شود، اما هنوز هم هست. هر دو شکل منجر به نوعی ترسناکی می شوند و در این کتاب چندین نمونه را می بینیم. اصطلاحات محکم جرم و مجازات، و نیز بسیار جالب تر از گناه و ختنه است. در مورد گناه و فضل خدا چه می شود؟ خوب، من فکر می کنم شاید داستان دیوید و Bathsheba @ (2 Samuel، 11) تا حدودی بر داستان تاثیر گذاشته است. دلیل این که من این کتاب را با پنج ستاره ننمودم یک تکنیک فنی نیست: من مخصوصا آن را دوست دارم هنگامی که سوالات به خواننده از یک راوی شخص ثالث مطرح می شود. من این سوالات را بی ارزش می شمارم و باید خودشان را در ذهن خوانندگان قرار دهند. این وسیله سبک در کتاب به نظر نمی رسد اغلب، اما اغلب به نظارت می شود. به غیر از این ضعف، اگر شما حتی بخواهید آن را بنویسید، این کتاب یک اثر ماندگار و مثبت را برای من به همراه می آورد و J.M.Coetzee را به عنوان نویسنده ای ارزشمند می خواند. این کار تحت مجوز Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike 3.0 مجوز Unported مجاز است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ننگ
خرید کتاب ننگ
جستجوی کتاب ننگ در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
یک رمان درخشان، تقریبا بی عیب و نقص. من در مورد معاصر آفريقاي جنوبي بسيار زياد نمي دانم، اما آشکار است که اين کتاب، از داستان و شخصيت هاي آن در مورد وضعيت کشور، بسيار مهم است. در واقع، اگرچه یک رمان باریک است، آن زمان زیادی برای گفتن دارد. برای شروع، معنای پشت کلمات، از جمله عنوان عنوان است. همچنین حرمت زندگی (و مرگ) برای حیوانات و انسانها: رشد رو به رشد، تبدیل شدن بیش از حد، تبدیل شدن به خیلی از افراد است. لوئیس در مورد بسیاری از چیزهای خودخواهانه است، اما، همه به کوتزی اعتقاد دارند، هنوز هم (هر چند تنها در نهایت) دلسوز . لوری یکی از کسانی است که ما نمی خواهیم در زندگی واقعی بدانیم (اقدامی که او به طور کامل خود را فریب داده است، مخصوصا شگفت انگیز است) اما شاید شما متوجه شوید که او خود را از دست می دهد، چیزی است که شما ممکن است در مورد یک فرد خجالتی فکر نکنید و این خود فکر می کند.
مشاهده لینک اصلی
این باعث می شود من این کار را بکنم اما نمی توانم بیش از 3 ستاره به این کتاب بدهم. این یک کتاب زیبا نوشته شده است اما به هر دلیلی، من هرگز به شخصیت ها، به ویژه لوسی، متصل نیستم. به طور جدی. معامله او چه بود؟ او چه تلاش کرد تا انجام دهد؟ و هرگز شخصیت اصلی را درک نکردم. من ممکن است در بعضی از قسمت ها بخوابم، و من می خواهم خودم را برای آن بکشم. این خیلی خوب شروع شد، اما بعد ... آن را کنار گذاشت ... برای افرادی که این را دوست داشتند --- آرزو می کنم که من بیشتر شبیه تو بودم. این کتاب به من توصیه شد و من دوست داشتم آن را دوست دارم. نوشتن بی فایده بود و من یک فاحشه زبان هستم. من نمی دانم چه اتفاقی افتاد ...
مشاهده لینک اصلی
من علاقه زیادی به خواندن ترسناکی برای سالهای زیادی نداشتم، اما اکنون کاملا خوشحالم که من انجام دادم، به ویژه با سازگاری فیلم (که با جان ملاکوویچ شروع شد). خواندن سریع - من حدود 6 ساعت (غیرمستقیم) آن را خواندم - و بسیار روشن در پای خود. برای همه اینها، آن را با بسیاری از مسائل سیاسی، فرهنگی، نژادی و اجتماعی روبرو می کند و قطعا ارزش تحصیل در کالج یا دانشگاه را دارد. دیوید لوری استاد دانشگاهی دانشگاه فنی کیپ تاون است؛ از کلاسیک و @ communications @ بیرون رانده می شود، می تواند یک موضوع انتخاب خود را هر ساله تدریس کند. این سال، تدریس شعر رمانتیک را تدریس می کند - یک متفکر Wordsworth است و می کوشد یک کتاب را در زمان Byrons در ایتالیا بنویسد. او دو بار در 52 سالگی با یک دختر، لوسی، در سن 20 سالگی در یک مزرعه ای در کشور زندگی می کرد. او زن زنی است و زمانی که او با همکار یا کوهپیمایی توریستی از طریق آفریقای جنوبی نمی خوابید، به فاحشه ها می میرد. او خود را به عنوان بنده ائروس، برده میل، خود را سبک می کند، و معتقد است که زیبایی زنانه باید با او به اشتراک گذاشته شود. بنابراین او تعجب نمی کند، زمانی که او گمراه، در نوعی کمی وحشت زده، کثیف، مرد دانش آموز در کلاس اشعار عاشقانه خود. Shes unreceptive، اما کمی برای او را مجبور و یا مقاومت در برابر او، در حالی که او به سادگی دنبال آن flutter از شهوت او می شود زمانی که او به او نگاه می کند. به زودی رسوایی خارج می شود، و حتی سعی نمی کند کار خود را حفظ کند. او یخچال خود را خالی می کند، ماشین خود را بسته می کند و با لوسی می ماند. این جایی است که کتاب واقعا جالب است. مزرعه بر روی لانه سگ ها، تولیدات بازار و گل های بریده می پردازد، در حالی که پطروس، یک کارگر سیاهپوست معمولی و در حال حاضر با کمک زمین (لوسی خریداری شده)، دو زن و یک خانه در اثر، کمک می کند. دیوید، خسته، به کلینیک کمک می کند که در آن سگ و گربه ها رها شده و مجروح شده اند - سگ ها در طول رمان یک موضوع قدرتمند تبدیل می شوند. سپس دیوید و لوسی قربانی جنایت وحشتناک و افزایش تنش ها می شوند. دیوید پتروس مظنون به نوعی مشارکت است، در حالی که لوسی به نظر می رسد در زندگی از بین می رود. هیچ پیشرفتی در کتاب مزرعه یا دیوید وجود ندارد و رابطه بین پدر و دختر بدتر و بدتر می شود، در حالی که پتروس خانه اش را تأسیس می کند و یکی از مردانی را که مرتکب جرم شده اند، در اختیار می گذارد. دیوید شخصیتی دلسوزانه نیست، اما احساس همدردی برای او، یا شاید آن را تاسف بود. او استدلال می کند بسیار خوب است، و به خود بسیار محکم معتقد است، که شما نمی توانید کمک کند، اما توسط او توسط آنکه شما توسط او دفع می شود، به دست آمده است. و او دوست دخترش را دوست دارد، او نمیتواند او را مورد انتقاد قرار دهد. او از همه چیز خسته شده است: کارش، خانه اش (در حالی که او دور و بر پا شده و به طور کامل پاک شده)، دخترش، موهایش و نیمی از گوش، کتابش است که به اپرا تبدیل می شود که در حالی که شور و شوق وجود دارد، می رود هیچ جایی. او برای صرف وقت روزانه خود در کلینیک در مدفوع اردوگاه با کمی بخاری، نگهداری شرکت سگ و یا او را کاهش می دهد. نمی خواهم بدانم که در مورد بحث درباره تصاویر یا موضوعات یا سیاست چه می شود، اما من دوست دارم مطالعه کنم این یکی. این نیز یک نگاه جالب به زندگی در آپارتاید آفریقای جنوبی است. صحنه های قبلی در کیپ تاون می تواند در هر جایی قرار داشته باشد، در حالی که صحنه های محل لوسیس بیگانه، بیشتر از کنترل، خشن و هنوز شکننده است. مضر است. یک نبرد ناپدید شده و کدام طرف درست است؟ لوسی درباره نفرت مطلق که در چهره های سه مرد سیاه پوست که او را مورد آزار و اذیت قرار داده است، صحبت می کند، و دیوید می گوید اجدادش. آیا این درست است؟ رمان مطمئنا چنین نیست. آیا این اشتباه است؟ باز هم این رمان روشن می کند که چیزها بسیار پیچیده تر از این هستند که یک مسئله ساده درست یا غلط است که نیروهای اساسی در کار در کشور وجود دارد، همه با یکدیگر همدست شده اند، چه اتفاقی می افتد با یک زن جوان در یک حل و فصل راه دور بد است، اما نه چیز بدتر که می تواند اتفاق بیافتد. من آرزو می کنم کتاب خود را برای من برای برخی از نقل قول خوب، این یک کتاب بسیار مقرون به صرفه است. خوب، من فقط باید امیدوار باشم که شما را به خواندن آن برای خودتان تشویق کنید. اگرچه موضوع موضوع @ heavy @ است، همانطور که نوشته شده است، شما را جمع می کند و سرعت آن را خواندید، به شما این امکان را می دهد تا از انتهای دیگر بدون آسیب فرار کنید، اگر این چیزی است که می خواهید. من خودم علاقه مند به خواندن داستان های بیشتر در آفریقا هستم، و اگر شما چیزی برای توصیف Id دوست دارید آن را بشنوید.
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که من یک کودک بودم و برای اولین بار @ Apartheid @ در آفریقای جنوبی شنیده بودم، فکر کردم این باید جالبترین مکان روی زمین باشد، زیرا علامت آلمانی @ apart به معنای زیبا، دوست داشتنی، زیبا و آپارتاید ویژگی زیبا، دوست داشتنی و زیبا است . حالا من می دانم، البته، این کاملا مخالف بود، و این اصطلاح را می توان از لاتین @ partem @ (به صورت جزئی) استخراج کرد. اما جدا از جداسازی نژادی غیر قابل توصیف، نلسون ماندلا، ANC و غیره. من در واقع میدانستم که خیلی از سرزمین ها در قله امید خوب وجود دارد. این یک کتاب کوتاه است، بنابراین داستان به سرعت می گوید: پروفسور دیوید لوری 52 ساله، دو زوج، کار در دانشگاه کیپ تاون در بخش ارتباطات، آموزش شعر عاشقانه، شروع به برقراری ارتباط با یکی از دانش آموزان زنش می کند. این دانش آموز و خانواده او او را بعد از آزار و اذیت جنسی متهم کردند. دیوید شغل و شهرت خود را از دست می دهد و به مزرعه کوچک دخترش، لوسی، در سرزمین آفریقای جنوبی بازنشسته می شود. نزدیکترین شهر Salem (= صلح) نام دارد. اما صلح همان چیزی است که استاد پیدا می کند. او و دخترش باید در مورد تاثیر آپارتاید سخت راه، سال ها پس از پایان رسمی خود را یاد بگیرند. به طور رسمی، جداسازی نژادی در سال 1994 لغو شد. داستان در مدت کوتاهی پس از آن (1997) و در سال 1999 منتشر شد. I تصور می کند که این کتاب باعث ایجاد هماهنگی در کشور شده است. این جسورانه و یک کتاب مهم است. ظاهرا آن را در مورد درگیری ها، کسانی که بین سفید و سیاه، پیر و جوان، زن و مرد هستند. از لحاظ زبان این یک کتاب پیچیده نیست. تنگ آن، گفت و گو مناسب و معتبر است. آنها می گویند که در موزیک های موسیقی به عنوان یادداشت های شما بازی می کنند، حتی اگر حتی بیشتر. آنچه که من در این مورد تحت تأثیر قرار دادم، این است که چگونه نویسنده، صرف نظر از چیزهایی که دارد، مدیریت می کند تا کتاب را تنش زد. این زیردریایی تقریبا ملموس است، به ویژه در گفتگوها. واقعا محرمانه است؛ از لحاظ محتوایی این کتاب راحت نیست. درگیری بین شخصیت ها در طول و بعد از خواندن بسیار اهمیت دارد. واقعیت این است که شخصیت هایی وجود ندارد که مایل باشند 100٪ آنها را شناسایی کند. این به عنوان خواندن ساحل توصیه نمی شود، برای اینکه مطمئن شوید. برای من موضوع اصلی محدودیت است. محدودیت هایی که می خواهید بر آن غلبه کنید، اما نمی توانید و محدودیت هایی که نباید نقض شود، اما هنوز هم هست. هر دو شکل منجر به نوعی ترسناکی می شوند و در این کتاب چندین نمونه را می بینیم. اصطلاحات محکم جرم و مجازات، و نیز بسیار جالب تر از گناه و ختنه است. در مورد گناه و فضل خدا چه می شود؟ خوب، من فکر می کنم شاید داستان دیوید و Bathsheba @ (2 Samuel، 11) تا حدودی بر داستان تاثیر گذاشته است. دلیل این که من این کتاب را با پنج ستاره ننمودم یک تکنیک فنی نیست: من مخصوصا آن را دوست دارم هنگامی که سوالات به خواننده از یک راوی شخص ثالث مطرح می شود. من این سوالات را بی ارزش می شمارم و باید خودشان را در ذهن خوانندگان قرار دهند. این وسیله سبک در کتاب به نظر نمی رسد اغلب، اما اغلب به نظارت می شود. به غیر از این ضعف، اگر شما حتی بخواهید آن را بنویسید، این کتاب یک اثر ماندگار و مثبت را برای من به همراه می آورد و J.M.Coetzee را به عنوان نویسنده ای ارزشمند می خواند. این کار تحت مجوز Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike 3.0 مجوز Unported مجاز است.
مشاهده لینک اصلی